loading...
سایت هوادارن سلطان احساس مجید خراطها
سامان سلیمی بازدید : 42 یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
دانلود شماره جدید مجله آرمانی ، گفتگوی مفصل با مجید خراطها
با کیفیت استثنایی به صورت اختصاصی از سلطان احساس
مجید خراطها: زمانی بود که گیتار می آموختم اما گیتار نداشتم! هستید که هستم باشیــــد که باشم



برای مشاهده هر صفحه بر روی از ما بخواهید کلیک کنید

صفحه اول

صفحه چهارده

صفحه پانزده

صفحه شانزده

صفحه هفده

صفحه هجده

صفحه نوزده

.....................................................................................................

دانلود تمامی صفحات در یک فایل زیپ با لینک مستقیم

دانلود تمامی صفحات در یک فایل زیپ / لینک کمکی


متن مصاحبه:

به گزارش افکارنیوز، از پيامك هايي كه برايمان مي آيد، متوجه مي شويم كه چقدر طرفدار دارد، پسر خوش ذوقي كه سازهاي مختلف از جمله ويولن، گيتار، پيانو و... را حرفه اي مي نوازد و اشعار بسيار دلنشيني هم مي سرايد، اصولاً كم حرف است و اگر هم قرار باشد پاسخ بدهد، مثل سروده هايش روي كلمات فكر مي كندف تا پاسخگوي شما باشد، در روزهاي ابتدايي فصل پاييز، مهمان خانه پدري اش بوديم. در يك حياط زيبا و سرسبز و البته آلاچيق زيبايي كه در وسط حياط، حسابي چشم نواز بود، آنجا شد لوكيشن عكاسي ما و محل مصاحبه با مجيد خراطها در كنار پدر و مادر مهربانش... محلي كه مي گويد، در لحظاتي از شبانه روز زير آن مي نشيند و فكر مي كند، مي سرايد و نت ها براي ساخت يك ترانه به ذهنش خطور مي كند... هفتم مهر ماه به منزل او رفتيم. گرچه دوست داشتيم مجله زودتر از اين تاريخ به دست شما برسد، اما نشد، اميدوارم طرفداران مجيد خراطها با اين مصاحبه، به رضايت برسند پس اين شما و اين گفتگوي طولاني ما با مجيد خراطها، نوازنده، نويسنده، شاعر، آهنگساز، تنظيم كننده، خواننده و البته يك نقاش حرفه اي...
با سپاس ويژه از اسماعيل قاسمي مدير برنامه و آقاي موسوي مدير سايت مجيد خراطها كه براي اين گفتگو هماهنگي هاي لازم را به عمل آوردند.

مجيد خراطها به روايت مجيد خراطها؟

در فصل پاييز به دنيا آمدم و متولد هفتم مهر ماه هستم. در خانواده اي رشد كردم كه هنر در آن جاري بود. از نقاشي آغاز كردم و بعد به موسيقي و شناخت سازها پرداختم. در كنار نوازندگي، خوانندگي را هم دنبال كردم تا به امروز كه تقريباً با هيچ ساز و سبكي غريبه نيستم، ترانه كارهايم را خودم مي سرايم و بر برخي گويش هاي مختلف فارسي و برخي زبان هاي خارجه مسلط هستم

از چه زماني با الفباي موسيقي آشنا شدي؟

بايد اشاره كنم كه گرايش و علاقه شديدم به موسيقي تقريباً از بدو تولد آغاز شد اما درك من از موسيقي بر مي گردد به زماني كه توانايي نواختن ساز را پيدا كردم. ملوديكا و ارگ، از اولين سازهايي بود كه ياد گرفتم و تشويق خانواده هم، من را مصمم كرد تا بيشتر به سمت موسيقي بروم. تنبور و سه تار هم از سازهاي بعدي بود كه توجه من را بسيار جلب كرد و من را به مرحله جديدي از موسيقي هدايت كرد كه بزرگترين ويژگي اين دوره، لمس احساس و تاثيرگذاري موسيقي بود. طي اين دوره با اشعار «مولانا»، «حافظ» و ديگر بزرگان شعر و ادب فارسي آشنا شدم، كه كمك بسيار زيادي به ترانه سرايي و گنجاندن احساسم در شعرهايم كرد. در همين هنگام بود كه جسارت و حس كنجكاوي من، باعث شد تا باز به سوي موسيقي هاي مردمي تري بروم و سازها و سبك هاي ديگر موسيقي را هم ياد بگيرم. سپس با نواختن گيتار و پيانو ارتباط شيريني برقرار كردم و احساس كردم مي توانم با اين سازها به حس خوبي برسم، از طرفي سبك كلاسيك را خيلي دوست داشتم و اكثراً قطعه هاي كلاسيك را مي زدم. يادم مي آيد زماني كه گيتار مي آموختم، گيتار نداشتم.

گاهي به مغازه هاي موسيقي مي رفتم و به بهانه تست خريد تمرين مي كردم. اما واقعاً خوانندگي از بچگي با من بود و همراه با تمام سازهايي كه مي زدم، خوانندگي هم مي كردم.

خانواده ات در فعاليت هنري ات و موفقيتت چقدر نقش داشتند؟


همان طور كه گفتم وجود هنر در خانواده من كمك زيادي به يادگيري من كرد، اما در واقع من هم خيلي جسور و پيگير بودم، هيچ وقت جمله: نزن، بسته و حتي يواش تر و... را هنگام نوازندگي از خانواده نشنيدم. چه بسا با غروري كه من دارم، اگر يك بار توسط خانواده از اين جور جمله ها مي شنيدم ذوق هنري ام كور مي شد؛ براي همين، هميشه فعاليت هايم را مديون فرهنگ خانوادگي ام مي دانم. هنوز هم عاشق رفتارها و واكنش هاي قشنگ خانواده ام در مواجهه با پيشرفت هنري ام هستم، در واقع يكي از دلايل اصلي ادامه مسير موسيقي من، ديدن خوشحالي خانواده ام است، چرا كه آنان نقش پررنگي در موفقيت من داشتند و هنوز هم دارند.

شنيديم هنر نقاشي را دنبال مي كني؟


سعي مي كنم از هيچ يك از فعاليت هاي هنري ام دور نشوم، نقاشي و سوابقم در اين زمينه و خاطرات مسابقات و... آنقدر شيرين و مفصل است كه شايد بهتر باشد يك گفتگوي ويژه در اين زمينه صورت بگيرد، اما مختصر مي گويم كه نقاشي هاي من، با ابزارهاي مختلف علي الخصوص مداد رنگي سابقه ۲۰ و چند ساله داره و هميشه آرامش خوبي به من مي دهد. همين روزها هم دارم نقاشي مي كنم و در نظر دارم نمايشگاهي بازگشايي كنم و تابلوهايم را براي بازديد عموم آماده كنم. شايد بتوانم بگويم در زمينه نقاشي، قوي تر از موسيقي هستم!

استقبال مردم از آلبوم «ديگه ميرم» چطور بود؟

اينو بايد از مردم پرسيد، اما نمي شود لطف مردم را فراموش كرد كه اين آلبوم را به جمع پرفروش ترين ها بردند، با وجود اينكه ۱۰ قطعه از آلبوم ۱۴ قطعه اي را قبلاً در فضاي مجازي شنيده بودند، اميدوارم در آلبوم بعدي اين لطف را جبران كنم، اما اتفاقي كه توجه من را خيلي جلب كرد، استقبال كم نظير مردم از ترانه هاي اين آلبوم در كنسرت هاي اخير من بود.

ـ سبك خواندن شما غمگين است، آيا اين غمگين خواني دليل خاصي دارد؟


پروايي از غمگين خواني ندارم، البته سعي هم به غمگين بودن ترانه هايم ندارم، اما در كل انطباق معناي شعرهايم با نوع خواندنش حال و هواي غمگيني ايجاد مي كند.

كمي درباره اشعارت توضيح بده، چرا بيشتر سروده هاي شما معناي جدايي مي دهند؟

«ترانه هاي من»، ترانه هاي «من» هستند و روي آنها تعصب خاصي دارم، انتقادپذيرم اما نقدي زيباتر است كه قاعده نقد، در آن رعايت شود. بهتر است اين طوري بگويم، كه در واقع من «راوي» يك سري رخدادهاي شخصي و اجتماعي هستم، با توجه ويژه اي به دردهاي عاطفي و اجتماعي. شايد ريسك باشد و خيلي ها موافق اين نوع ترانه ها نباشند، اما اگر تعارفات را كنار بگذاريم و با خودمان صادق باشيم، مي بينيم كه اين نوع از ترانه ها و اتفاقات، خيلي هم متفاوت با اتفاقات زندگي ما نيست. بنابراين قصد و انگيزه من از ارائه دادن اين ترانه ها يادآوري و رنجاندن مخاطب نيست، شايد بزرگترين انگيزه و هدفم جلب توجه خاص مردم به اتفاقات تلخ پيرامون مان باشد، از طرفي سعي من، هميشه اين بوده تا بي فكر، كلمات را به شعر تبديل نكنم و در تلاشم تا از نظريات و مقالات و... بزرگان استفاده كنم. از جمله برادرم دكتر سعيد خراطها (متخصص حوزه آسيب شناسي و مسائل اجتماعي) كه كمك بسياري در خلق سوژه ها و پروراندن صحيح شان به من مي كند.

بنابراين موضوعاتي مثل جدايي و پيامدهاي ناگوار آن هم، مي تواند، به عنوان يكي از رخدادهاي واقعي و شايع در جامعه ما، موضوع يك اثر هنري شود.

ـ بسياري از مخاطبين مجله مي پرسند كه آيا مجيد خراطها هنرجو قبول مي كند يا خير؟


سال هاي طولاني من به تدريس موسيقي گذشت، اما الان فرصت كافي براي آموزش ندارم. در حال حاضر تعداد هنرجوهايم محدود است و تنها كلاس هاي مَستر و پيشرفته را اداره مي كنم، ولي تلاشم بر اين است كه به زودي آموزشگاهي داشته باشم تا بتوانم نقش بيشتري در اشاعه هنر در كشورم داشته باشم.

به نظر شما موسيقي در ايران رو به پيشرفت است؟

البته كه موسيقي ايران را سبك هاي ايراني معرفي مي كنند و موسيقي سنتي ما مي تواند نقش بيشتري در پيشرفت موسيقي ما در رنكينگ جهاني داشته باشد، اما موسيقي پاپ هم به نوبه خودش، كه اين روزها شاهد پيشرفت هايش در موسيقي هستيم، نقش دارد. البته بايد بدانيم كه لزوماً تعداد خواننده نيست، كه قدم هاي ما را در پيشرفت محكم مي كند، بلكه برخورداري از علم موسيقي، تعهد اجتماعي هنرمند و آزادي در پردازش هني است كه موجب پيشرفت و تعالي موسيقي مي شود، اميدوارم با همدلي و همگرايي بيشتر بين هنرمندان، به خصوص اهالي موسيقي و تبادل تجربيات و اطلاعات شاهد پيشرفت هاي بيشتري در حوزه موسيقي باشيم.

آلبوم برادر شما «وحيد» چه زماني روانه بازار مي شود؟


اميدوارم آلبوم وحيدجان، هيچگاه وارد بازار نشود! آلبوم وحيد خيلي حسي و شنيدني است و خيلي از عزيزان در آن زحمت كشيدند و من حيف مي دانم اين آلبوم يك اثر بازاري شود؛ بهتر است به جاي بازار به دل مخاطبينش بنشيند. در سال جاري اين آلبوم ارائه مي شود و مطمئنم با استقبال بسيار بزرگي روبرو خواهد شد.

ـ قصد نداري با او همخواني كني؟


نه فعلاً اين قصد را ندارم، وحيد به تنهايي مي تواند حق مطلب را ادا كند، البته در نظر داريم كه كمي تغيير در شيوه هاي آهنگسازي، شعر و تنظيم هايش ايفا كنيم تا وحيد خراطها و مجيد خراطها از نظر تم موسيقي از هم مجزاتر شوند.

از اينكه در ايران رسماً شما را با لقب (سلطان احساس) مي شناسند چه احساسي داريد؟


حس خوب يا بد مهم نيست، اما به هر حال ممنونم از تمام كساني كه از روي علاقه و احترام، من را با اين نام مي شناسند و سپاس فراوان از اينكه در نظرسنجي هاي اخير، مردم مرا به عنوان احساسي ترين خواننده ايران برگزيدند.

ـ نوازندگان گروهت ثابت هستند يا تغيير مي كنند؟


هميشه سعي كردم كه در فعاليت هاي گروهي، افرادي را انتخاب كنم كه از لحاظ اخلاقي و هنري در رده هاي بالا باشند، به نوعي شايسته سالاري در گروهم حكمفرماست و از نوازنده هاي جديد و مستعد و قوي هم استقبال مي كنم. نوازنده ها مي توانند از طريق پيامك آمادگي شان را اعلام كنند ۳۰۰۰۴۸۰۴۸۰، شايد در گروهم تغييراتي اعمال شود، اما در صورت تثبيت نهايي و رضايت كلي، گروه تقريباً ثابت خواهد ماند.

تعريف مجيد خراطها از عشق چيست؟


با عشق موافقم، به قول حضرت مولانا؛ «هر چه گويم عشق را شرح و بيان ـ چون به عشق آيم خجل باشم و آن، عقل در شرحش چو خر در گل بخفت ـ شرح عشق و عاشقي هم عشق گفت.»

ـ بهترين خاطره و بدترين خاطره زندگي ات؟

اكثر اتفاق هاي زندگي ام را خوب تعبير مي كنم، اما بهترين خاطراتم را در كنار خانواده ام دارم ـ خاطرات بد هم طبيعي است كه در زندگي ام باشد كه سعي مي كنم فراموشش كنم و آنها را يادآوري نكنم.

ـ اوقات فراغت خود را چگونه سپري مي كني؟


كارها و فعاليت هاي روزمره و هنري ام، اوقات فراغتم را محدود كرده، ولي اغلب تفريحاتم خلاصه مي شود به آلاچيقي در خانه پدريم. همين آلاچيقي كه الان داري با من مصاحبه مي كنيد.

ـ كنسرت دومي كه در تهران برگزار كردي چطور بود؟


مثل تمام كنسرت هاي ديگر، حس خوبي به من مي داد، با وجود اينكه از ظهر ساعت يك تا يك شب خسته بودم، اما سعي كردم انرژي ام را از دست ندهم و اجراي خويب داشته باشم، مديريت سالن هم با ما همكاري خيلي خوب و صميمانه اي داشت و به ما يك ساعتي وقت اضافه داد و با روي خوش پذيراي همه مهمانان برنامه بود، خودم از اجرايم راضي بودم؛ هر ۲ سانس استقبال زيبايي شد كه جا دارد تشكر كنم از عزيزاني كه از راه هاي خيلي دور آمده بودن مثل (آذربايجان، ارمنستان، بندرعباس) پس از اتمام كنسرت در محاصره طرفدارانم، قرار گرفتم، آنها از من خواستند تا برايشان قطعه اي ديگر بخوانم و من هم در پياده رو با يك گيتار قطعه «مسافر» را به آنها هديه كردم.

راز ماندگاري مجيد خراطها در دنياي موسيقي چيست؟


راز ماندگاري در هنر چيزي نيست كه از فرمول خاصي پيروي كند، اما روي هم رفته هميشه سعي مي كنم در ترانه هايم از واژه هاي كليشه اي و غير طبيعي، اجتناب و از ساختن كارهاي تكراري و خسته كننده پرهيز كنم و به نحوي زبان گوياي مردمم باشم. اما باز هم اين مخاطبين ما هستند كه ما را زنده نگه مي دارند.

ـ چه شد كه «قانون احساس» جهاني شد؟


«قانون احساس» عنوان ترانه اي است كه به تازگي از من منتشر شده است، اين آهنگ متفاوت تر از بقيه آهنگ هايم بود و به سبك راك نزديك است. مضمون «قانون احساس» به «قانون احساس» خودم هم نزديك است. يكي از مجلات كانادايي با عنوان «گلدن سانگ» در نظرسنجي كه برگزار كرد، «قانون احساس» به عنوان آهنگ اول انتخاب شد و از اين بابت مورد تشويق قرار گرفتم. زيرا اولين خواننده داخلي بودم كه آهنگم به «گلدن سانگ» راه پيدا كرد. ضمناً به زودي آهنگ جديد ديگري از من منتشر مي شود كه «رد پاي احساس» را در بيت به بيت شعرش حس خواهيد كرد.

ـ چهارچوب ترانه هاي مجيد خراطها از نگاه خودتان چيست؟


دستم در ترانه گفتن باز است، اما چون احساسات را درك مي كنم، سعي مي كنم بيشتر ترانه هايم، مضمون عاطفي يا اجتماعي داشته باشد، زيرا در شرايط فعلي جامعه نمي توانم مشكلات مردم را ناديده بگيرم، پس سعي مي كنم ترانه هايم در زمينه هايي باشد كه در زندگي روزمره با آنها مواجه هستيم.

ـ چه قدر به شهرت اهميت مي دهيد؟


شهرت را همه دوست دارند، اما به نظر من شهرت ساده به دست مي آيد اما محبوبيت نه.

ـ چرا كمتر حاضر به گفتگو مي شويد؟


پس از ۲۰ سوال و جواب حس مي كنم، بي انصافيه كه اين مسئله عنوان شود، اما كمي هم حق با شماست، مشغله ها و فعاليت هاي روزمره اين فرصت را از من گرفتهف اما سعي مي كنم وقت بيشتري براي اين كار اختصاص بدهم، البته به همه نشريات هم نمي شود اطمينان كرد.

ـ دوست داري در كدام شهرها كنسرت داشته باشي؟


تقريباً در بيشتر شهرها كنسرت داشتم، اما دوست دارم در استان هايي چون كردستان و لرستان كنسرت برگزار كنم و در كنار مردم خونگرم و پرشور اين استان ها باشم.

سالروز تولدت را معمولاً چطور مي گذراني؟


معمولاً يك ماه قبل از تولدم تدارك جشن تولدم را مي بينم و دلم مي خواهد تولدي خاص و رويايي داشته باشم، «اما ناگهان چه زود دير مي شود» چرا كه تا به خودم مي آيم هفت مهر ماه فرا رسيده و برنامه هايي كه در سر داشتم به سال بعد موكول مي شود. سال هاست اين عمل تكرار شده و به دليل كمبود وقت احتمال اينكه برنامه تولدي كه در سر دارم به سال نود و سه موكول شود هست. اما اين قول را به مخاطبانم مي دهم كه تولد پنجاه سالگي ام را باشكوه برگزار كنم! و اگر باز هم كمبود زمان داشتم قطعاً در شصت سالگي تلاش بيشتري براي گرفتن جشن تولدم مي كنم! (مي خندد) بيشترين تبريكي كه براي سالروز تولدم گفته مي شود از سوي خانواده ام هست كه مي گويند: انشاءالله صد و بيست ساله شي. كه استنباط من از اين جمله اين است كه احتمال گرفتن جشن تولد خاص و رويايي در ذهنم قوي تر شود. اما فارغ از تشريفات يك جشن، هر سال تولدم را در كنار خانواده ام سپري مي كنم و اين امر باعث مي شود، هر سالي كه از عمرم مي گذرد ناراحت نشوم و به سال بعد اميدوارتر شوم.

ـ بهترين هديه تولدت تا به حال چه بوده؟


به هديه و هر چيزي كه كنجكاوم كند علاقه دارم. اما بهترين هديه تولدم مربوط به تولد ۱۰ سالگي ام است كه از پدر و مادرم يك مداد رنگي كامل دريافت كردم و اين هديه باعث شد، هنر نقاشي را بيشتر در خودم بپرورانم، اما جالب ترين خاطره از جشن تولدم مربوط به سه سال پيش مي شود كه دوستانم از چند ماه قبل از تولدم برايم تدارك ديده بودند و كلي برنامه داشتند از جمله نورپردازي هاي آنچناني، سيستم صوتي ديجيتال، گروه نمايش طنز، مراسم اهداي هديه و برش كيك به روش خاص، بادكنك آرايي و البته جلوگيري از ورود من به محل مراسم كه دفتر كارم بود. اما من به دليل عدم اطلاع از اين مراسم و زحمت دوستان در روز تولدم به همراه خانواده به شما كشور عزيمت كرديم و به دليل نبود آنتن موبايل در ارتفاعات، تلفن همراهم را چند روزي كه در سفر بودم خاموش كردم و... بقيه اش را هم كه حتماً خودتان حدس مي زنيد؟ همه نقشه هايشان نقش برآب شد. اما جا دارد از تيم سي نفره اي كه براي سورپرايز كردن من در آن جشن تولد زحمت كشيده بودند باز هم تشكر كنم كه به جاي من خودشان سورپرايز شدند.!

مي خواهيم از خانواده مجيد خراطها بيشتر بدانيم؟


افتخار مي كنم به اينكه در خانواده اي زندگي مي كنم كه با وجود تمام مشكلات موجود و... از روحيه بالايي برخوردارند، هر وقت دلم خيلي بگيرد يا خسته باشم و كم روحيه؛ انرژي حاكم در خانه مان كمك بسيار زيادي به من مي كند، در كل مي توانم بگويم به لطف خداوند، خانواده بسيار مهربان و خونگرمي دارم. تمام افراد خانواده ام باهنر و موسيقي آشنا هستند، برادر بزرگم «مسعود» علاوه بر توانايي در نواختن تمبك و سازهاي كوبه اي، در زمينه تراش جواهرات هم فعاليت مي كند. برادر ديگرم دكتر سعيد خراطها ضمن آشنايي با فن سازسازي، با نواختن تنبور، دف و پيانو نيز آشناست. به علاوه ايشان از ديرباز آثار هنري مكتوبي در حوزه شعر و داستان نويسي دارد. در ضمن درس هايي چون جامعه شناسي را در دانشگاه تدريس مي كند. وحيد هم علاوه بر خوانندگي در سبك هاي سنتي و پاپ، از توانايي نواختن چندين ساز برخودار است. خواهرم هم در زمينه هاي مختلف هنري فعاليت دارد اما در زمينه موسيقي بيشتر شنونده خوبي محسوب مي شد تا نوازنده! پدر عزيزم هم با موسيقي آشناست و در نواختن سازهاي ني و فلوت مهارت دارد. مادرم هم مثل تمام مادرهايي كه در راه آموختن، همراه فرزندان شان مي شوند با هنر و موسيقي آشناست و هميشه هم تشويق مان كردند. ضمناً هنر و موسيقي در بين اطرافيان ما به شكل گسترده اي وجود دارد؛ از سوي خانواده مادري صنايع دستي و موسيقي سنتي رواج دارد و از سوي خانواده پدري، آشنايي با هنر نمايش و موسيقي (خوانندگي و نوازندگي) وجود دارد نواختن سازهاي بادي سابقه ديرينه اي در خانواده پدري ام دارد، به عنوان مثال عموي عزيزم مهارت بالايي در نواختن سازهاي بادي دارند و البته صداي خوبي هم دارند كه زبانزد است.

ـ و در پايان؟


تشكر از شما و همكاران تون براي اين مصاحبه و اسماعيل قاسمي براي تدارك اين گفتگو و مخاطبين مجله آرماني براي اينكه حوصله كردند و اين گفتگو را خواندند.

تك كلمه هاي مجيد خراطها


خانواده: تمام دلگرمي ام
آلبوم بعدي: قوي تر و زيباتر از قبل
نقطه ضعف شما: بگم كه ديگه همه متوجه مي شوند!
نقطه قوت شما: همين كه نقطه ضعف مو نگفتم
برادران: پشتوانه ام چون كوه.
آرزو: نمي شناسم؟!
اگر خواننده نمي شدي: خواننده نبودم
تك جمله اي به هوادارانت: هستيد كه هستم، باشيد كه باشم.

خراطهاي بزرگ: مجيد از كودكي جسور بود


ـ ‌خودتان را برايمان معرفي مي كنيد؟


اسماعيل خراطها هستم، در سال ۱۳۲۵ در تهران، ميدان خراسان، متولد شدم و در سال ۱۳۴۷ ازدواج كردم كه حاصل آن ۴ پسر و يك دختر است، البته ۳ تا نوه هم دارم كه همشون عزيزتر از جانم هستند. در اين سال ها علاوه بر پدر و مادرم، تمام خواهر و برادرهايم را از دست دادم به جز يك برادر به نام محسن كه به لطف حق در كنارم است.

ـ از كودكي آقا مجيد برايمان بگوييد؟


اون چيزي كه براي شما جالب تره و احتمالاً مورد اشاره شماست بخش هنري دوران كودكيه مجيد است. نكته قابل اشاره، گرايش ذاتي و آشنايي زود هنگام مجيدجان با هنره، هميشه به موازات رشد سني اش شاهد آشنايي و گرايشش به هنر بودم. خيلي كوچك بود كه ملوديكا مي زد، زماني كه به اندازه كافي توان دميدن در ساز را نداشت، اما با زيبايي و شيريني خاصي اين كار را مي كرد، صداي گرم و دلنشيني داشت، به علاوه شجاعت در خواندن. البته چون موسيقي و اساساً گرايش به هنر در خانواده خودمان و هم در خانواده پدري و مادريش بود خيلي راحت استعداد و توانايي هايش تشخيص داده مي شد و حمايت و تشويق مي شد و چون ۳ برادر و يك خواهر بزرگتر از خودش دارد و آنها هم، همه گرايش هاي هنري و موسيقايي دارند، از طرفي به خاطر محبت و همدلي زيادي كه بين شون هست، مي شود گفت مجيد جان، هميشه از طرف خانواده حمايت مي شد، ما هميشه از كارهاي جديد و زيبايش ذوق زده مي شويم و به افتخارش جشن مي گيريم و نذر و نياز مي كنيم. اين حمايت و همدلي كاملاً متقابله و مجيد جان هم همين حس و حمايت را نسبت به همه اعضاي خانواده دارند.

يك نكته كه شايد براي شما جالب باشد، وجهي از توانايي آشكار نشده مجيد است و اون مهارتي است كه در بازيگري و داستان نويسي دارد، حس بازيگري را از برادرم و داستان نويسي را از برادرش گرفته! اميدوارم به زودي داستان هاي كوتاه شو به چاپ برسونه تا ديگران هم لذت ببرند.

ـ اولين براي كه قطعه اي از پسرتان شنيديد چه احساسي داشتيد؟

هميشه از شنيدن كارهايش لذت مي بردم و مي برم، توي گوشيه موبايلم، توي خونه و ماشين و هر جا كه فرصتي باشه صداشو گوش مي كنم و لذت مي برم. البته زمان شنيدن اولين قطعه اش به سال هاي دور باز مي گردد، اما من و مادرش هميشه براي شنيدم قطعات پسران مان شوق داريم.

ـ پسرتان آقا وحيد هم در زمينه موسيقي فعاليت مي كند. فكر مي كنيد او هم مثل مجيد موفق مي شود؟

وحيد صداي گرم و دلنشيني دارد و البته تجربه بالايي هم در نوازندگي و اجراي صحنه اي دارد، هر چي براش خير باشه پيش مي آيد. از نظر توانايي و استعداد بهش ايمان دارم.

مادر: شايد مخترع مي شد


ـ خانم خراطها از مجيد راضي هستيد؟


هر چند كه مجيد جان خودش برام بهترين هديه است، زماني كه موفقيت او را در عرصه هاي مختلف هنري مي بينم، خداوند را به خاطر چنين فرزندي كه بر من هديه كرد شكر مي گويم.

ـ شخصيت مجيد را برايمان تعريف مي كنيد.

مجيد بسيار پرانرژي، خوش ذوق، تودار، مهربان و البته وابسته به خانواده است. بسيار با استعداد و يقين دارم كه اگر خواننده نمي شد، مخترع بزرگي مي شد.

ـ چه آرزويي براي مجيد داريد؟

گاهي براي اجراي كنسرت تحت فشارهاي زيادي قرار مي گيرد، در آن لحظه ها سلامتي اش برام آرزو مي شود، وقتي مي بينم كه در شرايط سخت، لبخند مي زند و مردم داري مي كند، خدا را به خاطر داشتنش بارها شكر مي كنم. هميشه دعاگوي فرزندانم و ساير جوان ها از جمله هنرمندهايي كه همكار بچه هايم محسوب مي شوند هستم و همه آنها را مثل فرزندان خودم مي دانم.


آرماني/ شماره ۱۵۳ و ۱۵۴/ گفتگو: سروناز صبوري/ صفحه ۱۴

منبع: 
http://www.afkarnews.ir/vdchqmnim23nqkd.tft2.html
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 87
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 314
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 347
  • بازدید ماه : 544
  • بازدید سال : 2,261
  • بازدید کلی : 27,267